onsdag 25 juli 2012

دارند برای ما قالی می بافند!

 در ضیافت افطار رهبری، برای اولین بار قالیباف را بالا نشاندند تا خود را برای بالا نشینی مهیا کند، بین او و رهبری یک فاصله و بین احمدی نژاد و رهبری دو فاصله است!
هر بیننده ای حدس می زند که رفتن بالای قالیباف بی حکمت نیست!
جدال جلیلی و لاریجانی و حداد و ولایتی برای این است که قالیباف مسیر خود را طی کند و در نهایت کاندیدای اصولگرایان باشد!
البته جناح حاکم برای اصلاح طلبان دکتر عارف و برای اپوزیسیون مشایی را تراشیده است، اصولاً برای همه ما کاندیدا می تراشد که هر کس به میل و ذائقه خویش بتواند از سبد جناح حاکم بهره برد.
اما اینبار را کور خوانده اند، این سبد برای خودتان، ما آدمی می خواهیم مستقل و آزادیخواه، درد مردم را بفهمد و فریاد کند، در این سالها هم سایه نشینی و عافیت طلبی نکرده باشد!
جناح حاکم هم برای خودش فکری بکند و نیازی نیست برای اصلاح طلبان و منتقدان و معترضان و جنبش سبز تصمیم بگیرد. ما با کاندیداهای مستقل و آزاده خواهیم آمد و تنها راه نجات کشور سپردن امور به دست این افراد است، باید اعتماد جهانی را به آزادی و دموکراسی و ترک ماجراجویی جلب کرد و این مهم با خیمه شب بازی میسر نمی شود.
دنیا فریب نخواهد خورد، نمی توان صوری کار را به دست امثال عارف و مشاعی و قالیباف سپرد و بازی را از سر گرفت، نه جانم، اینبار تنها راه نجات واگذاری سکان مدیریت کشور به دست فردی با کفایت از جناح مخالف است، انحصار بس است، این سرازیری است و دیر بجنبید در قعر دره جای داریم. این سه نفر نمی توانند اعتماد از دست رفته را بازسازی کنند.
قالیباف نقش مدیر موفق و معتدل را بازی می کند، حتی می خواهند بخشی از آرای اصلاح طلبان را به سمت او بکشانند! پروژه های انتخاباتی همراه با ستاد ها کلید خورده است.
عارف می خواهد نقش اصلاح طلب را بازی کند ولی مردم او را ترمز دولت اصلاحات می دانند و می گویند که با آمدن او باید با همه آرمانهایشان وداع گویند، اصلاحات شخص نیست یک پروسه است و با آوردن زید و عمرو نمی توان آن را متوقف کرد، او در این سالها کجا بود و چه کرد؟ در آینده هم کاری برای ما نخواهد کرد! او می تواند در جمع اصلاح طلبان مفید باشد، اما سکاندار نمی تواند باشد، سکانداری عارف به منزله مرگ جریان اصلاحات است.
مشایی ادامه جریان انحرافی (به تعبیر جناح حاکم) است، دور اول را با تخریب هاشمی شروع کردند و دور دوم با تخریب هاشمی و ناطق و دولت های قبل، در دور سوم باید در قامت مخالف جناح ولایت قد علم کنند تا رای اپوزیسیون را جلب نمایند، اما پشت پرده برای منافع خویش معامله خواهند کرد و هر وقت بتوانند ضربه ای هم خواهند زد. اینها ماموریت خود را دارند و دلشان به حال کشور و ملت نسوخته است.
خدا به خیر بگذراند

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar