پدری برای امتحان فرزندش یک قرآن ، یک سکه و یک بطری مشروب روی میز گذاشت ؛
با خود اندیشید اگر پسر قرآن را برداشت دیندار میشود ، اگر سکه را برداشت کاسب و اگر مشروب را برداشت خلافکارو بی بند و بار …!
وقتی پسر به خانه آمد قرآن را زیر بقلش گذاشت…
سکه را در جیب و مشروب را سر کشید
پدر مطمئن شد پسرش آخوند میشه
با خود اندیشید اگر پسر قرآن را برداشت دیندار میشود ، اگر سکه را برداشت کاسب و اگر مشروب را برداشت خلافکارو بی بند و بار …!
وقتی پسر به خانه آمد قرآن را زیر بقلش گذاشت…
سکه را در جیب و مشروب را سر کشید
پدر مطمئن شد پسرش آخوند میشه
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar