torsdag 15 december 2011

نوع دیگری از تغییر رژیم ایران

اگر روزی از خواب بیدار شویم و بشنویم کانادا یا بلژیک مخفیانه یک سلاح اتمی ساخته اند، مسلما خوشحال نمی شویم، ولی به هر حال باعث خراب شدن روزمان هم نمی شود. دلیلش ساده است: عدم تکثیر سلاح های هسته ای جنبه ای برابر ندارد.
 
آنچه در این زمینه ملاک است وشاید مهمتر ازتوانایی های یک کشور است؛ همانا خصلت یک کشور است. ما بیشتر در مورد ثبات و سمت گیری دولت یک کشور حساس هستیم، و اینکه آیا امکان دارد از سلاح هسته ای استفاده کند یا آن را در اختیار تروریست ها قرار دهد. این ها عواملی است که در مورد برنامه هسته ای ایران صادق است و ناظر بر چگونگی رفتار بین المللی با آن کشور است. آنچه شکل این روابط را تعیین می کند نه فقط پیشرفت های آزمایشگاهی ایران در این زمینه بلکه تحولات سیاسی ایران خواهد بود.
این نحوه بر خورد بالطبع مخالف هر گونه حرکت نظامی علیه تاسیسات هسته ای ایران، توسط آمریکا یا اسرائیل، است. این کار تنها در برنامه های هسته ای ایران تاخیر ایجاد خواهد کرد؛ نابود کردن چیزی که چندان آشکار نیست ویا آشکار است ولی به شدت از آن محافظت می شود. چنین حمله ای همچنین باعث حرکات تلافی جویانه ایران در عراق و افغانستان خواهد شد. قیمت نفت بر اثر چنین حمله ای تا سه برابر شده و به 200 دلار خواهد رسید و اقتصاد در حال جان گرفتن جهانی را با فشارروبرو خواهد کرد.
از طرف دیگر آنچه به همان اندازه مهم است اینکه بر اثر این حمله کسی در داخل ایران دیگر نمی تواند دولت آن کشور را به چالش بکشد چرا که در این صورت به او انگ وطن فروش زده می شود. در این حال سپاه پاسداران که با سرقت آرای انتخابات خرداد به نفع خود دیگر مشروعیت خود را از دست داده است، جان تازه ای خواهد یافت. از طرف دیگر سپاه  توجیه کافی برای توسعه برنامه هسته ای خود پیدا خواهد کرد.
گزینه دیگر در مقابل حمله نظامی همزیستی با برنامه ایران هسته ای است. عملیات پیشگیرانه یکی ازاین سیاست هاست. ایران باید بداند که هر گونه استفاده آن از سلاح هسته ای با پاسخ نابود کننده ای روبرو خواهد شد. همچنین ایران باید بداند که دادن سلاح و مواد هسته ای به هر گروه تروریستی نظیر حماس و حزب الله کشف خواهد شد ( با توجه به تخصص های روزافزون در زمنیه مواد هسته ای) و درست مانند استفاده ایران از این مواد با آن برخورد خواهد شد. هر گونه اطلاع از اینکه ایران نیرو های هسته ای خود را به حالت آماده باش درآورده باشد ، حمله پیشگیرانه علیه این نیرو ها را به همراه خواهد داشت.
 
احتمال دارد همین حرکت برای رهبران ایران کافی باشد. همچنین قدم هایی باید برداشته شود تا از کشور هایی که در معرض سیستم موشکی ایران و همسایه آن کشور هستند دفاع شود. سیستم های دفاعی مناسب باید در این کشور های مستقر شود و در مواردی هم لازم است پیمان های دفاعی با آن ها را هم تقویت کرد. هدف از این اقدامات حفاظت همسایگان ایران از تهدیدات آن کشور و جلوگیری از پیگیری سلاح های هسته ای توسط همسایگان ایران است. وجود خاورمیانه ای با چندین نیروی هسته ای که همه آماده شلیک باشند، بدترین آینده برای این منطقه به شمار می رود.
 
مسلما حمله نظامی پیشگیرانه هم عواقب خاص خود را دارد. بهتر آن است که ایران را از طریق ملغمه ای از تحریم و تشویق به محدودکردن برنامه هسته ای واداریم. مشکل بتوان از نتایج این روش مطمئن بود؛ شواهد تاریخی حاکی از آن است که تحریم ها زمانی موثر هستند که در طولانی مدت و با حمایت وسیع بین المللی انجام شود. به نظر نمی رسد در حال حاضر هیچ یک از شرایط لازم براین تحریم ها، با توجه به اکراه چین و روسیه به حمایت از آن، وجود داشته باشد.
 
اگر ایران در دادن اطمینان به جامعه بین المللی در باره برنامه های هسته ای خود صادق است، مساله ای نیست؛ ولی اگر نباشد، تحریم های بیشتر باید علیه دارایی های سپاهیان 125000 نفری ایران ( که اخیرا برنده خرید سهام شکرت مخابرات آن کشور شد) و بخش نفت و گاز آن کشور اعمال کرد. حمایت روسیه و چین در این زمینه مفید است ولی حیاتی نخواهد بود.
اگر تحریم ها با آگاهی مردم ایران انجام شود تاثیر بیشتری خواهد داشت. هدف این نیست که ایران از حق خود برای غنی سازی اورانیوم تحت نظارت بین المللی منع شود. همچنین هدف هم این نیست که فشار های بیشتری بر مردم این وارد شود. برعکس بحث اصلی آن است که ایران می تواند از سطح زندگی به مراتب بالاتری برخوردار باشد، اگر برنامه هسته ای خود را محدود سازد. مهم است که این موضوع روشن شود که فعالیت های هسته ای ایران غیر ضروری و پر هزینه است. رژیم ایران باید قادر باشد مردم را قانع کند که چرا این اندازه هزینه برای سلاح هسته ای می کند و حاضر است این اندازه تحریم های اقتصادی را تحمل کند و فشار بر مردم را افزایش دهد.
 
هدف، اعمال فشار از پایین بر سپاه پاسداران است. این فشار می تواند به بهبود سیاست هسته ای  منجر شود. از آن بهتر آنکه ممکن است به تغییر رژیم و روی کار آمدن ائتلافی معقول تر از روحانیت، اصلاح طلبان، ارتش سنتی و شهروندان منجر شود. حتی چنین رژیمی می تواند برنامه هسته ای داشته باشد ولی مسلما خصلت آن متفاوت خواهد بود و زمینه آرامش خاطر را فراهم خواهد کرد.

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar