måndag 23 januari 2012

چگونه می توان زمینه ی آزادی ایران از چنگال دژخیمان را فراهم کرد؟


ریشه ی بسیاری از اتفاقات و رخدادهایی که به زیان مردم و کشور می انجامد، جهل ونادانی است.
عمق جهل مردم را آخوند با خرافه گرایی، و تحمیق اذهان عمومی و جوانان و نوجوانان و حتّی کودکان، همواره گسترش می دهد.  روایات دینی و احادیثی که از کودکی در ذهن فرزندان ایران سر زمین، ریشه می دواند، موجبات تعصب خشک و ترس از لحظه ای شک کردن به دین را فراهم می آورد و این مجموعه نتیجه ای جز نیاندیشیدن مردم، گسترده شدن جهل و خرافات در بستر جامعه، و قدرت گرفتن ظالم را ندارد.
مبارک، بن علی، نوبت سید علی- این دیگر وظیفه من، شما و دیگران است که با همبستگی و اتحاد بایکدیگر، نوبت علی گدا را خراب نکنیم، و از دستمان نرود. زیرا نوبت ایشان بعد از مبارک بوده، که کمی هم تا کنون تأخیر شده است.
مبارک، بن علی، نوبت سید علی- این دیگر وظیفه من، شما و دیگران است که با همبستگی و اتحاد بایکدیگر، نوبت علی گدا را خراب نکنیم، و از دستمان نرود. زیرا نوبت ایشان بعد از مبارک بوده، که کمی هم تا کنون تأخیر شده است.
تا زمانی که مردم یاد نگیرند که شک نموده، و پرسش کنند و ذره ای بیاندیشند، میزان ظلم و جور، وستم به مردم بیشتر شده و آن ها بدون اینکه لب به اعتراض بگشایند، این سختی ها را به عنوان امتحان های الهی پذیرفته و در دل امید دارند که با تحمّل این شرایط سخت، در آخرت در بهشت و در آسایش و رفاه خواهند بود. این فاجعه ی تلخ، به طور کامل در ایران و در فضای مسموم جامعه، مشهود و ملموس است.
حال چاره چیست، و چه می توان کرد؟می توان با بازگویی حقایق تاریخی، و پرده برداری از جنایات انجام شده توسط دین، و سخن گفتن از تاریخ و تمدن و فرهنگ غنی ایران، پیش از اسلام و اینکه مسلمانان چه بلاهایی سر این مرز و بوم آورده اند، ذهن نسل نو پا و جوانان را باز کرده و به آن ها اجازه ی تفکر و اندیشه داد.
فراموش نشود که نباید و نمی توان عقایدی را به هیچ کس تحمیل نمود، بلکه تنها باید سخن مستدل گفت، و انتخاب را بر عهده ی شنونده گذاشت.
نکته ی دیگر اینکه در راه روشنگری، همواره خطرات و بی احترامی های فراوانی شخص نویسنده و یا سخنگو را تهدید می کند، مسلمانان، و دیگر متعصبان دینی، تاب شنیدن حقایق را ندارند و دست به خشونت و پرخاشگری می زنند، بر ماست که در این راه صبر پیشه کنیم و در راه آزادی ایران، از خود بگذریم.
موجب نهایت خوشنودی  است که  میی بینیم اکنون، گروه زیادی از جوانان ایران، به حقایق پی برده و از آیین اسلامی بیزار گشته اند و راه و مسلک اجداد خویش را می جویند و خواستار برگشت به اصل و هویت واقعی خویشند.
۲- آشتی و اتّحاد ملّی:
بدون اتّحاد، و یکپارچگی مردم، هر چقدر هم که دامنه ی اعتراضات گسترده باشد، جنبش آزادی خواهی راه به جایی نخواهد برد.
اگر اصلاح طلبان که از قدرت و حمایت بیشتری در داخل و خارج از ایران برخوردارند و صدایشان بسیار رسا و بلند است و روابط حسنه ی آن ها با دول غربی، اجازه ی منعکس کردن صدای آن ها را در دنیا می دهد، دست از انحصار طلبی و شخصی کردن جنبش بردارند و از برچسب سبز و آبی و قرمز زدن بر پیشانی مبارزان، بپرهیزند و همه ی احزاب و گروه های مبارز را به رسمیت بشمارند، آن وقت ارتش آزادی خواهی ایران زمین با هیچ گلوله ای از حرکت باز نخواهد ایستاد.
این ویدیو نشانگر آنست که چگونه جوانان و مردم می توانند باهم و در کناریکدیگر با رژیم مبارزه کنند. این همبستگی و اتحاد راه پیروزی و موفقیت را تضمین می کند.
باید پذیرفت که رنگ سبز برای ما ایرانیان که از لحاظ داشتن احزاب سیاسی، همچون رنگین کمان هستیم، کم و ناچیز است و نمی شود همه را از یک خط گذراند. وانگهی، رنگ سبز خاطره غم انگیز تسلط و حکمرانی دکان داران دین را در این کشور نشان می دهد.
اکنون باید هدف را سرنگونی رژیم قرار داد، و پس از سرنگونی، همه ی احزاب باید اجازه ی تشکیل حزب و شرکت در انتخابات مردمی آزاد و سالم را داشته باشند.
اکنون زمان مناسبی برای مانور دادن روی رژیم آینده ی ایران نیست، چرا که ما هنوز درگیر این سرطان آخوندی هستیم و تا این دشمنان را از خاک این کشور بیرون نکنیم، هر تصمیم و سخنی مبنی بر تعیین رژیم حکومتی آینده ی ایران، عملی گزاف و به دور از واقعیت است.
سران اصلاح طلب خارج از کشور، باید با دیگر احزاب و گروه های مخالف رژیم آخوندی به مذاکره بنشینند و برای هدفی والا که همانا آزادی ایران است، دست دوستی و همکاری به یکدیگر بدهند.
امّا آشتی و همکاری و اتّحاد مبارزان خارج از کشور، برای یک اتّحاد ملّی کافی نیست. باید از طرف سخنگویان ارتش ملّی( منظور نگارنده از ارتش ملّی گروهی است که از اتّحاد همه ی مبارزان خارج و داخل کشور تشکیل خواهد شد) به قومیت ها و طایفه هایی که بدان ها در این سی و دو سال ظلم شده است، تضمین داده شود که آن ها حق سخن گفتن و برخورداری از رفاه و آسایش را در ایران آینده برخوردار خواهند بود.
این ویدیو نشان دهنده تظاهرات کنونی مردم ایران در برابر رژیم جهل و جنایت آخوندی است. همکاری و همبستگی همیشه رمز پیروزی وموفقیت است.
به قومیت هایی همچون آذری های محترم، و کرد های دلاور، باید اجازه داده شود که ضمن آموزش زبان پارسی و یا پا به پای زبان پارسی، به فرزندانشان زبان مادری آن ها را به صورت آکادمیک بیاموزند. باید فرهنگ و زبان و اصالت این اقوام را به رسمیت شناخت.
باید پذیرفت که بدان ها ظلم شده است، آن ها مورد تحقیر و تمسخر واقع شده اند، آن ها مظلومین و قربانیان این نظام فاشیستی هستند و باید بدان ها قول شرافتمندانه داد که در ایران آزاد، تلاش خواهد شد تا ظلمی را که بدان ها رفته، جبران شود.
باید طرح آشتی ملّی تصویب شود و از آذری، کرد ها، بختیاری، بلوچ، جنوبی، شمالی، و ترکمن های ایران زمین دلجویی کرد. باید دل مردم ایران با یکدیگر، از هر نقطه ای همسو و هم راستا باشد.
نکات و پیشنهادهای دیگری نیز وجود دارد که در بخش دوّم این مقاله تقدیم هم میهنان گرامی خواهد شد.با درود به همه ی هموطنان گرامی.

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar