måndag 23 januari 2012

نام "ایران" را در کنار نام "جمهوری اسلامی" نگذارید!

نام "ایران" را با نام "جمهوری اسلامی"، موصوف به صفت تروریست نکنید!
در گفتمان سیاسی همه ی سیاسیون و سایت ها و خبرگزاری ها –حتا آنان که ادعای مستقل بودن دارند- بایستی این فرهنگ جا بیافتد که نام نامبارک "جمهوری اسلامی" از نام گرامی "ایران" جدا شود. هرگونه کاربرد ایران در کنار رژیم اشغالگر و دیکتاتور آن، خدشه وارد کردن بر تمامیت کشور و مردمان ایران است.
* * *
از زمانی که واژه ی ناهمگون و نامتجانس "جمهوری اسلامی" با دیکتاتوری "جمهوری اسلامی آری یا نه" که به نام "رفراندوم 13 فروردین 58" از آن یاد می شود، وارد تاریخ سیاسی ایران شد، این اصطلاح که غیر سیاسی ترین و غیر ادبی ترین و ناموزون ترین نام است، در کنار نام ایران نهاده شد.
در حالی که نظام اشغالگری که روی کار است، هیچ پیوند و ربطی با کشور ایران ندارد. چه به لحاظ معنایی و چه ماهویی! چه از نظر هویت ملی و فرهنگ ایران و چه از نظر مردمی و اجتماعی.
رابطه ی "ایران" و "جمهوری اسلامی" از نظر واژه شناسی و ساختاری مانند رابطه ی "دوست" و "دشمن"، "آب" و "آتش"، "گرم" و "سرد"، "روشن" و "تاریک"، "زندگی" و "مردگی"، "اهورا" و "اهریمن"، "دانایی" و "نادانی" و مانند اینها است.
"جمهوری اسلامی" معجون دل به هم زنی از احکام اسلامی، یعنی گفته های قرآنی و بافته های حدیثی و تفسیرهای تاویلی و دل بخواهی است. به هر کدام از بخش های قانون اساسی جمهوری اسلامی یا چهره های سیاسی آن، نگاه کنیم، چیزی جز "اسلام" نمی بینیم. آنچه دیده نمی شود "ملیت" و "ایرانیت" است.
بر تارک پیکره ی نظام اشغالگر اسلامی، تنها "ملیت ستیزی"، "فرهنگ کُشی" و "ایرانی-ویرانی" به چشم می خورد.
ایران، واژه ای است کهن به معنی سرزمین فروتنان و آزادگان. یعنی دو ویژگی که جمهوری اسلامی با آنها در تضاد و تعارض است. سرشت اساسی و پیکره ی کلی این رژیم تنش زایی، نابودگری، پیمان شکنی و آزادی ستیزی است. یعنی مفاهیمی که هیچ ربطی با آزادی و فروتنی –دو ویژگی کهن ایران و ایرانیان- ندارد.
حال چگونه می توان این دو مفهوم را –ایران و جمهوری اسلامی- در کنار هم نشاند؟!
کاربرد واژه های همچون: "جمهوری اسلامی ایران"، "حکومت ایران"، "رژیم ایران"، "رهبر ایران"، "رییس جمهور ایران"، "قانون اساسی ایران" و... در مورد وضعیت کنونی موصوف کردن نام ایران و مردمان آن، به تروریست، جنایت، ویرانگری و اشغالگری است.
بسیار دیده شده که شمار زیادی از رسانه ها و سایت های سیاسی-اجتماعی که ادعای آزادی بیان و بی طرفی را دارند از این واژه های ناهمگون بهره می برند!
یکی از این سایت های اجتماعی که داعیه ی دفاع از آزادی بیان دارد، "تارنمای بالاترین" است، که موضوعات داغ آن پیرامون "رژیم اسلامی" با نام "ایران" همراه است! و یکی از کاربران آن برایم بازگو کرده بود: "یک بار که در مورد یکی از رویدادهای مرتبط با جمهوری اسلامی موضوع داغ زده بود، از نام «جمهوری اشغالگر اسلامی» استفاده کرده بود، که در عرض چند ثانیه تیتر این موضوع با «جمهوری اسلامی ایران» عوض شد!" از این نمونه ها در بسیاری از خبرگزاری های دیگر نیز دیده می شود؛ در حالی که بهره گیری از این کاربرد، توهین به مردم ایران و فرهنگ و ملیت آن است.
بهتر است بی هیچ حد و مرز و پرده و حجاب و به دور از هر آرمان گرایی اینگونه سخن بگوییم که: جمهوری اسلامی، حکم یک حکومت اشغالگر و یک دشمن خانگی را نسبت به ایران و ایرانیان دارد. لذا آزادی خواهی و بی طرفی در آن است که مردم ایران و کشور ایران را از ویژگی های نظام جنایتکار و اشغالگری که کوچکترین ارزشی برای نام ایران و مردم آن قائل نیست، پاک و عاری بدانیم و این نظام را تنها موصوف به صفاتی همچون: "تمامیت خواه و توتالیتر"، "عوام فریب و پوپولیست"، "خودمدار و دیکتاتور"، "خودکامه و مستبد"، "اشغالگر و ویرانگر"، "دروغگو و پیمان شکن"، "تنش زا و جنگ طلب" و... بنامیم. این یک واقعیت تاریخی است که کشور ایران، امروز اشغال شده و چطور هیچ کس از زمان یورش و اشغال ایران به دست مقدونیان، مغولان و تازیان، از این نام ها برای نامیدن ایران بهره نمی برد و چطور هیچ کس از نام نهادن یک دشمن بیگانه ی متخاصم اشغالگر بر کشورش، اجتناب می کند، اما برخی ایرانیان، اینگونه وجود ایران را با این نام ها و صفت های ناپسند می آلایند؟!...
به یاد دارم شاهزاده رضا پهلوی، در یکی از گفتگوهایش در پاریس، درست پس از توطئه ی ترور سفیر عربستان به وسیله ی رژیم در واشینگتن، در پاسخ به این پرسش یک خبرنگار که: "چرا «حکومت ایران» به این کار دست زده؟" پیش از هر چیز به درستی تذکر داد که: "هر چه به وسیله ی «رژیم» روی می دهد، باید حسابش را از «کشور» و «مردم» ایران جدا نمود..."
باور دارم، در شرایط حساس کنونی، ویرایش گفتمان سیاسی سیاسیون و اهالی مطبوعات، بسیار بسیار مهم و سرنوشت ساز و حساس است. چه از نظر مقامات غربی -که به هر حال تاکید هر چی بیشتر بر تخاصم، تفاوت، تعارض و تضاد بنیادی بین مردم ایران و حکومت نابودگر آن، بیشتر می تواند بر زیر فشار گذاشتن آنان در حمایت بیشتر از مردم ایران و منزوی نمودن رژیم اسلامی موثر باشد- و چه از نظر مردم کشورهای غربی که باید حساب رژیم اسلامی را با کشور و مردم ایران جدا کنند.
در گفتمان سیاسی همه ی سیاسیون و سایت ها و خبرگزاری ها –حتا آنان که ادعای مستقل بودن دارند- بایستی این فرهنگ جا بیافتد که نام نامبارک "جمهوری اسلامی" از نام گرامی "ایران" جدا شود. هرگونه کاربرد ایران در کنار رژیم اشغالگر و دیکتاتور آن، خدشه وارد کردن بر تمامیت کشور و مردمان ایران است.

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar