جامعه جهانی در تلاش است راهی برای پایان دادن به کشتار مردم سوریه به دست نیروهای بشار اسد پیدا کند.
در 6 ماه گذشته نزدیک به 6 هزار نفر از آزادیخواهان سوری در جریان اعتراض به سرکوب و اختناق جان خود را از دست دادهاند. اکنون در سراسر جهان مردم از دولتهای خود میخواهند از هیچ کاری برای توقف ماشین کشتار اسد فروگذار نکنند.کوشش کشورهای عضو سازمان ملل متحد در ماههای اخیر برای نجات جان مردم سوریه از طریق تغییر رژیم یا دگرگونی در ساختار حکومت دو بار با وتوی چین و روسیه روبرو شد و تنفر جهانیان را نسبت به رژیمهای این دو کشور برانگیخت. بهرغم بی نتیجه ماندن این تلاشها، جامعه جهانی از پا ننشست و اقدامات دیگری را در دستور کار خود قرار داد. از جمله گزارش مفصل خانم ناوی پیلاوی رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد برای ارجاع پرونده سوریه بهاتهام نسلکشی به دادگاه بینالمللی لاهه، تقاضای لیگ عرب از سازمان ملل بهمنظور استقرار نیروهای حافظ صلح در سوریه، تصمیم مجمع عمومی این سازمان با اکثریت قریب بهاتفاق آرا در محکوم کردن رژیم اسد و لزوم تغییر رژیم او در هفتۀ گذشته بود.از بین چهار کشوری که در قتل عام مردم سوریه با بشار اسد همکاری و همصدایی میکنند، ایران، چین، روسیه و کره شمالی. بهجز ایران، سه کشور دیگر کافرند و اعتقادی هم به توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت ندارند؛ دین را افیون تودهها میدانند و وقت خود را هم برای گوش کردن به توصیههای آخوندهای مسلمان، مسیحی، یهودی و صحبت درباره روز قیامت و بهشت و جهنم هدر نمیدهند. این کشورها در راه تأمین منافع خود فقط بهدنبال یارگیری و معامله هستند. همان سیاستی که جمهوری اسلامی در سالهای اخیر برای ماندن بر سر قدرت یاد گرفته و سرگرم تمرین آن است. شاهد ملموس این مدعا را در رفتار حکومت تهران در جریان حوادث سوریه برای حفظ دیکتاتور سرکوبگر و بیتفاوتی به قتل عام مردم بیدفاع و مسلمان آن کشور میبینیم. رفتار دوگانه و بازی زشت جمهوری اسلامی در رابطه با بحرین و سوریه نمونۀ بارز ریاکاری حکومت مردان جعلی خداست. علی خامنهای در مراسم نماز جمعه اخیر تهران گفت میگویند ما در بحرین اخلال میکنیم در حالی که اگر تصمیم به چنین کاری داشتیم اوضاع در بحرین جور دیگری میشد!! جمهوری اسلامی این روزها از ترس فروپاشی به نظریه نخ نما شدۀ «هدف وسیله را توجیه میکند» پناه برده و از اعتقادات و محکمات خود کوتاه آمده. رهبران کافر را در سرزمینهای کفر به آغوش میکشد و میبوسد و به حمایتهای آنها افتخار میکند زیرا که مضطربانه به پشتیبانی آنان نیاز دارد. رژیم تهران در این سالها همیشه با افتخار از نامه معروف آیتالله خمینی به میخائیل گورباچف رئیس جمهور اسبق اتحاد جماهیر شوروی و شعارهای به یادماندنی او گلازنوست و پروسترویکا و توصیههای آیتالله خمینی در آن نامه یاد میکند. آیتالله خمینی در نامه به گورباچف نوشته بود کمونیسم و کاپیتالیسم به پایان عمر خود نزدیک میشوند و به شما توصیه میکنم اسلام بیاورید. اما بهنظر میرسد که جمهوری اسلامی اندرزهای جانبخش رهبر خود را به بایگانی تاریخ سپرده است. رژیم در داخل ایران نیز برای ادامه حیات و بهتأخیر انداختن رویدادهایی نظیر آنچه در سوریه در جریان است در مورد حجاب، روابط دختر و پسر و ماهواره نیز کوتاه آمده است و همانطور که در روز 22 بهمن در نشریات و سایتهای خبری ایران دیدیم دختران و زنها با سر و وضع و قیافههایی که حکومت معمولاً آن را مبتذل میخواند در حالی که عکسهای خامنهای را در دست داشتند آزادانه در خیابان راه میرفتند. روسریها از روی سر به پشت گردن لغزیده بود تا موهای سلمانی رفته و هایلایت شده را بهنمایش بگذارند. اگر همین دخترها سه روز بعد با همان ریخت و قیافه در پیادهروی جنبش سبز راهپیمایی میکردند دستگیر و تنبیه و زندانی میشدند.ولی فقیه و سران رژیم که میدانند حکومت بهعلت فشارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به بنبست رسیده است همه ترفندها را به میدان آوردهاند. از اعلام خبر دستاورهای هستهای بهوسیله محمود احمدینژاد رئیس جمهوری گرفته تا تولید موشکهای عجیب و غریب و هواپیماهای بدون سرنشین، تأسیس امامزادههای جدید، مانورهای ارتش و سپاه و بسیج که آخرین این نمایشها، رونمایی از ماکت مقوایی آیتالله خمینی در مراسم بازسازی بازگشت وی از پاریس به فرودگاه مهرآباد در سال 1378. اگرچه این کار مورد انتقاد خانواده خمینی و هاشمی رفسنجانی و گروهی دیگر از آخوندها قرار گرفت و گفته شد این آتش از گور اتاق فکر رهبر با نیت امامزدایی شعلهور شده اما واقعیت این است که در حال حاضر مردم ایران آنقدر با مسایل و مشکلات مختلف روبرو هستند که نه امام مقوایی برای آنها مطرح است نه امام جاندار و غیرمقوایی. آنچه به مردم در شرایط کنونی آرامش خاطر میدهد، فقط و فقط کنده شدن شرّ رژیم منحوس و سرکوبگر جمهوری اسلامی از پهنه گیتی است.تلاش رژیم برای نفوذ خرافات در زندگی مردم و سرگرم ساختن آنها با تصورات و تخیلات غیر واقع و پناه بردن به آخوندهای حکومتی و مراجعه به مقبرههای امامان و امامزادهها برای رفع مشکلات مادی و خانوادگی در این مدت از دیگر شگردهای حکومت ولی فقیه برای خرافی کردن جامعۀ جوان ایران بوده است.معاون اداره کل اوقاف جمهوری اسلامی به روزنامه شرق میگوید: نزدیک به صد هزار امامزاده در ایران هست که هیچگونه سابقه و سند و مدرکی از اینکه چه کسی در آنها دفن شده در دست نیست. این امامزادهها بعد از انقلاب در اینجا و آنجای کشور قارچگونه روئیدهاند. البته ما این امامزادهها را معتبر نمیدانیم اما بهرحال مردم ما فرهنگ دینی دارند و با حضور در این مکانها نیازهای روحی و روانی خود را برطرف میکنند و ما هم اصراری در تکذیب و تخریب این امامزادهها نداریم چون فکر میکنیم این کار پاشیدن خاک به خورشید است. خبرنگار به معاون اداره اوقاف گفته است اما در بسیاری از این امامزادهها مردمان معمولی مدفونند و نزدیکان و آشنایان سودجوی شخص دفن شده با استفاده از احساسات مردم، نذوراتی را که برای شفای بیماران و حل مشکلات خود به مقبره ریخته میشود، برای خود برمیدارند.رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانیهای اخیر خود سعی کرد بهرغم تحریمها و رکود بازار، شروع احتکار و مخفی کردن مواد غذایی، خرید طلا و انبار کردن مایحتاج برای روز مبادا را مسألهای عادی جلوه دهد. او گفت مردم ایران از همیشه سرحالتر و با نشاطتر هستند. آنها به کار و زندگی روزمرۀ خود مشغولند و نگرانی از اوضاع اقتصادی و توقف معاملات و احتکار آذوقه در خانهها دروغ است.خامنهای و آخوندهای حکومتی در نماز جمعه میگویند ما بهزودی فروپاشی غرب و مدیریت جهانی را بر مبنای بیداری اسلامی جشن میگیریم و حضرت مهدی نیز بهخاطر حضور در این مراسم ظهور خود را به جلو خواهند انداخت.محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت که اقتصاد خوانده است بعد از اظهارات خامنهای گفت: نه میتوانیم بدون نفت توسعه داشته باشیم و نه میتوانیم به آزادی و مردم سالاری کاری نداشته باشیم و فقط به اقتصاد تمرکز کنیم چون تجربه نشان داده که ملت ایران طبیعت خاص خود را دارد و اگر اعتراضات هدایت نشود مانند سیلابی خواهد بود که بهجای آبادانی تخریب میکند. مثلا ایرانیها در خارج از کشور با رسانهها مصاحبه میکنند که تأثیر زیادی در عقب ماندن کشور دارد. بهگفته رضایی کشتی جمهوری اسلامی از دریای آرام تنشزدایی عبور کرده وارد منطقه متلاطم شده است.سماجت و پیگیری علی خامنهای با همکاری تیمی از مشاوران او با مدیریت علی اکبر ولایتی برای بیرنگ کردن بهار عربی و جایگزین ساختن آن با شعار بیداری اسلامی از راه سخنرانیهای مداوم و برپایی جلسات و کنفرانسهایی با شرکت میهمانان و مسافران دایمی این گونه گردهمآییها، به امید تضعیف دولتهای سکولار از قبیل ترکیه و تونس و مصر و لبنان، همچنان ادامه دارد.در کنفرانسی که اخیراً در این زمینه در تهران تشکیل شد، از گروهی طرفداران اسلام تندرو دعوت شده بود تا پس از دیدار با رهبر جمهوری اسلامی و شنیدن توصیههای او و تبلیغ اینکه همه جنبشهای یک سال اخیر در آفریقای شمالی و خاورمیانه ملهم از انقلاب اسلامی است به کشورهای خود بازگردند و هستههای مخالفت و مقاومت را در برابر گسترش آزادی و دموکراسی در کشور خود بهوجود آورند. رهبر رژیم ایران به شرکت کنندگان این کنفرانس گفت شاید شما بهخاطر سن کم، انقلاب ایران را به یاد نیاورید اما باید بدانید دلیل موفقیتتان در جنبشهای اخیر هموار شدن راه به دست ما بوده است!وی در صحبتهایش از شرکت کنندگان خواست در بازگشت به کشورشان، علیه دولتهای سکولار که دین و سیاست را جدا از هم میدانند بشورند و جلوی راه آنها سنگاندازی کنند و سعی کنند اسلامی شبیه اسلام جمهوری اسلامی در کشورشان روی کار بیاورند. بهنظر میرسد منزوی شدن جمهوری اسلامی از بابت سرکوب و اختناق و سانسور و بازداشت و زندان و شکنجه و اعدامهای سیاسی و سختگیریهای اغراقآمیز و رفتار غیرانسانی در مسایل اجتماعی مانند حجاب زنان، تلویزیون ماهوارهای، دانشگاههای غیر مختلط و امثال آن رژیم ایران را بهعنوان عقبافتادهترین حکومت جهان انگشتنمای خاص و عام کرده است و از آنجا که موقعیت متزلزل سیاسی رژیم ولایت مطلقه فقیه اجازه باز گذاشتن هیچ روزنهای را برای برقراری آزادی و دمکراسی در ایران نمیدهد تلاش رژیم این است که گروههای تندرو را در دیگر کشورهای اسلامی تحریک و تشویق به اعتصاب و اعتراض و خرابکاری کند تا در آنجا نیز رژیمهای دستنشاندۀ جمهوری اسلامی سر کار بیایند و جوامع تقریباً آزاد و متمدن آنها به سیستم اسلامی ـ استالینی شبیه جمهوری اسلامی تبدیل شود.
در 6 ماه گذشته نزدیک به 6 هزار نفر از آزادیخواهان سوری در جریان اعتراض به سرکوب و اختناق جان خود را از دست دادهاند. اکنون در سراسر جهان مردم از دولتهای خود میخواهند از هیچ کاری برای توقف ماشین کشتار اسد فروگذار نکنند.کوشش کشورهای عضو سازمان ملل متحد در ماههای اخیر برای نجات جان مردم سوریه از طریق تغییر رژیم یا دگرگونی در ساختار حکومت دو بار با وتوی چین و روسیه روبرو شد و تنفر جهانیان را نسبت به رژیمهای این دو کشور برانگیخت. بهرغم بی نتیجه ماندن این تلاشها، جامعه جهانی از پا ننشست و اقدامات دیگری را در دستور کار خود قرار داد. از جمله گزارش مفصل خانم ناوی پیلاوی رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد برای ارجاع پرونده سوریه بهاتهام نسلکشی به دادگاه بینالمللی لاهه، تقاضای لیگ عرب از سازمان ملل بهمنظور استقرار نیروهای حافظ صلح در سوریه، تصمیم مجمع عمومی این سازمان با اکثریت قریب بهاتفاق آرا در محکوم کردن رژیم اسد و لزوم تغییر رژیم او در هفتۀ گذشته بود.از بین چهار کشوری که در قتل عام مردم سوریه با بشار اسد همکاری و همصدایی میکنند، ایران، چین، روسیه و کره شمالی. بهجز ایران، سه کشور دیگر کافرند و اعتقادی هم به توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت ندارند؛ دین را افیون تودهها میدانند و وقت خود را هم برای گوش کردن به توصیههای آخوندهای مسلمان، مسیحی، یهودی و صحبت درباره روز قیامت و بهشت و جهنم هدر نمیدهند. این کشورها در راه تأمین منافع خود فقط بهدنبال یارگیری و معامله هستند. همان سیاستی که جمهوری اسلامی در سالهای اخیر برای ماندن بر سر قدرت یاد گرفته و سرگرم تمرین آن است. شاهد ملموس این مدعا را در رفتار حکومت تهران در جریان حوادث سوریه برای حفظ دیکتاتور سرکوبگر و بیتفاوتی به قتل عام مردم بیدفاع و مسلمان آن کشور میبینیم. رفتار دوگانه و بازی زشت جمهوری اسلامی در رابطه با بحرین و سوریه نمونۀ بارز ریاکاری حکومت مردان جعلی خداست. علی خامنهای در مراسم نماز جمعه اخیر تهران گفت میگویند ما در بحرین اخلال میکنیم در حالی که اگر تصمیم به چنین کاری داشتیم اوضاع در بحرین جور دیگری میشد!! جمهوری اسلامی این روزها از ترس فروپاشی به نظریه نخ نما شدۀ «هدف وسیله را توجیه میکند» پناه برده و از اعتقادات و محکمات خود کوتاه آمده. رهبران کافر را در سرزمینهای کفر به آغوش میکشد و میبوسد و به حمایتهای آنها افتخار میکند زیرا که مضطربانه به پشتیبانی آنان نیاز دارد. رژیم تهران در این سالها همیشه با افتخار از نامه معروف آیتالله خمینی به میخائیل گورباچف رئیس جمهور اسبق اتحاد جماهیر شوروی و شعارهای به یادماندنی او گلازنوست و پروسترویکا و توصیههای آیتالله خمینی در آن نامه یاد میکند. آیتالله خمینی در نامه به گورباچف نوشته بود کمونیسم و کاپیتالیسم به پایان عمر خود نزدیک میشوند و به شما توصیه میکنم اسلام بیاورید. اما بهنظر میرسد که جمهوری اسلامی اندرزهای جانبخش رهبر خود را به بایگانی تاریخ سپرده است. رژیم در داخل ایران نیز برای ادامه حیات و بهتأخیر انداختن رویدادهایی نظیر آنچه در سوریه در جریان است در مورد حجاب، روابط دختر و پسر و ماهواره نیز کوتاه آمده است و همانطور که در روز 22 بهمن در نشریات و سایتهای خبری ایران دیدیم دختران و زنها با سر و وضع و قیافههایی که حکومت معمولاً آن را مبتذل میخواند در حالی که عکسهای خامنهای را در دست داشتند آزادانه در خیابان راه میرفتند. روسریها از روی سر به پشت گردن لغزیده بود تا موهای سلمانی رفته و هایلایت شده را بهنمایش بگذارند. اگر همین دخترها سه روز بعد با همان ریخت و قیافه در پیادهروی جنبش سبز راهپیمایی میکردند دستگیر و تنبیه و زندانی میشدند.ولی فقیه و سران رژیم که میدانند حکومت بهعلت فشارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به بنبست رسیده است همه ترفندها را به میدان آوردهاند. از اعلام خبر دستاورهای هستهای بهوسیله محمود احمدینژاد رئیس جمهوری گرفته تا تولید موشکهای عجیب و غریب و هواپیماهای بدون سرنشین، تأسیس امامزادههای جدید، مانورهای ارتش و سپاه و بسیج که آخرین این نمایشها، رونمایی از ماکت مقوایی آیتالله خمینی در مراسم بازسازی بازگشت وی از پاریس به فرودگاه مهرآباد در سال 1378. اگرچه این کار مورد انتقاد خانواده خمینی و هاشمی رفسنجانی و گروهی دیگر از آخوندها قرار گرفت و گفته شد این آتش از گور اتاق فکر رهبر با نیت امامزدایی شعلهور شده اما واقعیت این است که در حال حاضر مردم ایران آنقدر با مسایل و مشکلات مختلف روبرو هستند که نه امام مقوایی برای آنها مطرح است نه امام جاندار و غیرمقوایی. آنچه به مردم در شرایط کنونی آرامش خاطر میدهد، فقط و فقط کنده شدن شرّ رژیم منحوس و سرکوبگر جمهوری اسلامی از پهنه گیتی است.تلاش رژیم برای نفوذ خرافات در زندگی مردم و سرگرم ساختن آنها با تصورات و تخیلات غیر واقع و پناه بردن به آخوندهای حکومتی و مراجعه به مقبرههای امامان و امامزادهها برای رفع مشکلات مادی و خانوادگی در این مدت از دیگر شگردهای حکومت ولی فقیه برای خرافی کردن جامعۀ جوان ایران بوده است.معاون اداره کل اوقاف جمهوری اسلامی به روزنامه شرق میگوید: نزدیک به صد هزار امامزاده در ایران هست که هیچگونه سابقه و سند و مدرکی از اینکه چه کسی در آنها دفن شده در دست نیست. این امامزادهها بعد از انقلاب در اینجا و آنجای کشور قارچگونه روئیدهاند. البته ما این امامزادهها را معتبر نمیدانیم اما بهرحال مردم ما فرهنگ دینی دارند و با حضور در این مکانها نیازهای روحی و روانی خود را برطرف میکنند و ما هم اصراری در تکذیب و تخریب این امامزادهها نداریم چون فکر میکنیم این کار پاشیدن خاک به خورشید است. خبرنگار به معاون اداره اوقاف گفته است اما در بسیاری از این امامزادهها مردمان معمولی مدفونند و نزدیکان و آشنایان سودجوی شخص دفن شده با استفاده از احساسات مردم، نذوراتی را که برای شفای بیماران و حل مشکلات خود به مقبره ریخته میشود، برای خود برمیدارند.رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانیهای اخیر خود سعی کرد بهرغم تحریمها و رکود بازار، شروع احتکار و مخفی کردن مواد غذایی، خرید طلا و انبار کردن مایحتاج برای روز مبادا را مسألهای عادی جلوه دهد. او گفت مردم ایران از همیشه سرحالتر و با نشاطتر هستند. آنها به کار و زندگی روزمرۀ خود مشغولند و نگرانی از اوضاع اقتصادی و توقف معاملات و احتکار آذوقه در خانهها دروغ است.خامنهای و آخوندهای حکومتی در نماز جمعه میگویند ما بهزودی فروپاشی غرب و مدیریت جهانی را بر مبنای بیداری اسلامی جشن میگیریم و حضرت مهدی نیز بهخاطر حضور در این مراسم ظهور خود را به جلو خواهند انداخت.محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت که اقتصاد خوانده است بعد از اظهارات خامنهای گفت: نه میتوانیم بدون نفت توسعه داشته باشیم و نه میتوانیم به آزادی و مردم سالاری کاری نداشته باشیم و فقط به اقتصاد تمرکز کنیم چون تجربه نشان داده که ملت ایران طبیعت خاص خود را دارد و اگر اعتراضات هدایت نشود مانند سیلابی خواهد بود که بهجای آبادانی تخریب میکند. مثلا ایرانیها در خارج از کشور با رسانهها مصاحبه میکنند که تأثیر زیادی در عقب ماندن کشور دارد. بهگفته رضایی کشتی جمهوری اسلامی از دریای آرام تنشزدایی عبور کرده وارد منطقه متلاطم شده است.سماجت و پیگیری علی خامنهای با همکاری تیمی از مشاوران او با مدیریت علی اکبر ولایتی برای بیرنگ کردن بهار عربی و جایگزین ساختن آن با شعار بیداری اسلامی از راه سخنرانیهای مداوم و برپایی جلسات و کنفرانسهایی با شرکت میهمانان و مسافران دایمی این گونه گردهمآییها، به امید تضعیف دولتهای سکولار از قبیل ترکیه و تونس و مصر و لبنان، همچنان ادامه دارد.در کنفرانسی که اخیراً در این زمینه در تهران تشکیل شد، از گروهی طرفداران اسلام تندرو دعوت شده بود تا پس از دیدار با رهبر جمهوری اسلامی و شنیدن توصیههای او و تبلیغ اینکه همه جنبشهای یک سال اخیر در آفریقای شمالی و خاورمیانه ملهم از انقلاب اسلامی است به کشورهای خود بازگردند و هستههای مخالفت و مقاومت را در برابر گسترش آزادی و دموکراسی در کشور خود بهوجود آورند. رهبر رژیم ایران به شرکت کنندگان این کنفرانس گفت شاید شما بهخاطر سن کم، انقلاب ایران را به یاد نیاورید اما باید بدانید دلیل موفقیتتان در جنبشهای اخیر هموار شدن راه به دست ما بوده است!وی در صحبتهایش از شرکت کنندگان خواست در بازگشت به کشورشان، علیه دولتهای سکولار که دین و سیاست را جدا از هم میدانند بشورند و جلوی راه آنها سنگاندازی کنند و سعی کنند اسلامی شبیه اسلام جمهوری اسلامی در کشورشان روی کار بیاورند. بهنظر میرسد منزوی شدن جمهوری اسلامی از بابت سرکوب و اختناق و سانسور و بازداشت و زندان و شکنجه و اعدامهای سیاسی و سختگیریهای اغراقآمیز و رفتار غیرانسانی در مسایل اجتماعی مانند حجاب زنان، تلویزیون ماهوارهای، دانشگاههای غیر مختلط و امثال آن رژیم ایران را بهعنوان عقبافتادهترین حکومت جهان انگشتنمای خاص و عام کرده است و از آنجا که موقعیت متزلزل سیاسی رژیم ولایت مطلقه فقیه اجازه باز گذاشتن هیچ روزنهای را برای برقراری آزادی و دمکراسی در ایران نمیدهد تلاش رژیم این است که گروههای تندرو را در دیگر کشورهای اسلامی تحریک و تشویق به اعتصاب و اعتراض و خرابکاری کند تا در آنجا نیز رژیمهای دستنشاندۀ جمهوری اسلامی سر کار بیایند و جوامع تقریباً آزاد و متمدن آنها به سیستم اسلامی ـ استالینی شبیه جمهوری اسلامی تبدیل شود.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar