torsdag 8 november 2012

حکایت محمود و فرزندی که اسمش را رستم گذاشتند و ترسیدند صدایش کنند!


 با تداوم این گونه اقدامات، به ویژه با رهبری گیرنده قول شرف از مرتضوی، معاون اول که باید در دادگاه به اتهاماتش رسیدگی شود، برای مجلس تعیین تکلیف می کند که امروز وقت تحمل است، نه سوال از رییس جمهور!
وضعیت حال حاضر کشور، یادآور حکایت فرزندی است که والدینش اسم او را رستم گذاشتند و بعدها می ترسیدند وی را صدا کنند.
به گزارش خبرنگار «بازتاب»، عملکرد دستگاههای مختلف نظارتی در برابر محمود احمدی نژاد، یادآور حکایتی مشهور در میان ایرانیان است، در این حکایت مردی نام فرزند خود را رستم گذاشت و پس از بزرگ شدن وی، از ترس آوازه نامش می ترسید وی را صدا کرده و به وی مانند یک پدر و فرزند معمولی به او امر و نهی کند.
اکنون که برخی نمایندگان مجلس با ترساندن نظام از واکنش ها و پاسخ های تند احتمالی محمود احمدی نژاد در برابر پاسخ مجلس، از خودداری نمایندگان از عمل به وطیفه قانونی خود در سوال از رییس جمهور سخن می گویند، این حکایت زنده شده است.
اظهارات احمد توکلی در کنار غلامعلی حداد عادل و علی زاکانی، سه تن از سران فراکسیون رهپویان انقلاب در مخالفت با اعمال حق و وظیفه قانونی مجلس، در حالی بیان می شود که این نمایندگان بیان نمی کنند چرا و به چه علتی به یک مسئول با اختیارات و وظایف قانونی مشخص، این قدر پر و بال داده شده است که سوال کردن از وی باید به لرزاندن تمامی ارکان نظام از ترس واکنشهای احتمالی وی منجر شود؟
البته این فشارها و فضاسازی ها هنگام طرح سوال قبلی هم بود و حدود یک سال به انواع بهانه ها و به ویژه با این بهانه همیشگی که «در شرایط حساس کنونی» هستیم، در انجام وظیفه و نظارت نمایندگان مجلس هشتم مانع تراشی شد.
با تداوم این گونه اقدامات در مجلس، به ویژه با رهبری فردی که قبلا با اعلام قول شرف مرتضوی، استیضاحی را ماله کشی کرد، اکنون کار به جایی رسیده که معاون اول رییس جمهور که باید در دادگاه به اتهاماتش رسیدگی شود، برای مجلس تعیین تکلیف می کند که امروز وقت تحمل است، نه سوال از رییس جمهور!
اما آیا باید این قدر در برابر قانون شکنی ها و ناکارآمدی های دولت سکوت شود که پیگیری قانونی اتهامات اعضای دولت به بر قرار کردن خط قرمز و تهدید از سوی احمدی نژاد منجر شود و بدعتی که تا کنون در تاریخ انقلاب سابقه نداشته است، گذاشته شود و یک مسئول بتواند برای نظام و عدالت خط قرمز تعیین کنند؟
کسانی که احمدی نژاد را به قدرت رسانده اند، اکنون باید خود پاسخگوی عملکرد و اقدامات وی باشند، نه آن که برای ماله کشی گذشته، از دستگاه های قانونی نظام مانند مجلس و دستگاه قضایی بخواهند تا در برابر قانون شکنی ها کوتاه بیایند.
آیا اینکه دستگاه های نظارتی نظام کارکرد خود را از دست بدهند صحیح است و آیا سنت شدن این رویه مصلحت اندیشانه که دودش هم در چشم مردم می رود، زمینه ساز تشکیک در کارآمدی قانون اساسی جمهوری اسلامی و ناامیدی مردم از اصلاح اوضاع کشور در چارچوب نظام و قانون نمی انجامد؟
آیا می توان در آینده مانع از آن شد تا مسئول دیگری نیز به تبعیت از بدعت به وجود آمده، برای خود و خانواده و دوستانش خط قرمز بگذارد؟

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar