fredag 16 mars 2012

سقوط اخلاق در ایران اسلامی

کجای تاریخ ایران، هر روز خدا 3 نفر فقط با سلاح سرد در این مملکت کشته می شدند؟
چه زمانی در این سرزمین طلاق این همه گسترش داشت؟
خیانت های خانوادگی و تن فروشی و دختران فراری، کی در این کشور تا بدین حد رواج داشت؟
بر طبق گفته های مسئولان قوه قضائیه شان،13 میلیون پرونده قضایی داریم که معنایش این است که همین الان 30 – 20 میلیون نفر از جمعیت ایران در حال نزاع قضایی با یکدیگرند! وحشتناک نیست؟!
کجاست آن دوستی ها و صداقت ها و گذشت ها؟
و کجاست آن همه…
…….
و کجدر این خاک زر خیز ایران زمین
نبودند جز مردمی پاک دین
چو مهر و وفا بود خود کیششان
گنه بود آزار کس پیششان

همه بنده ی ناب یزدان پاک
همه دل پر از مهر این آب و خاک
پدر در پدر آریایی نژاد
ز پشت فریدون نیکو نهاد
کجا رفت آن دانش و هوش ما
که شد مهر میهن فراموش ما
نبود این چنین کشور و دین ما
کجا رفت آیین دیرین ما

گرانمایه بود آن که بودی دلیر
گرامی بد آنکس که بودی دلیر
به یزدان که گر ما خرد داشتیم
کجا این سرانجام بد داشتیم

نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت
نه بیگانه جایی در این خانه داشت
از آن روز دشمن به ما چیره گشت
که ما را روان و خرد تیره گشت

از آن روز این خانه ویرانه شد
که نان آورش مرد بیگانه شد
چو ناکس به ده کدخدایی کند
کشاورز باید گدایی کند

اگر مایه زندگی بندگیست
دو صد باره مردن به از زندگیست
بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم
برون سر از این بار ننگ آوریم….
و امروز معنی و مفهوم ابیات فوق را بیش از هر زمان دیگری و با تمام وجود حس می کنم.

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar