torsdag 29 mars 2012

سال 91 سال سقوط قطعی خامنه ایست. ایرانیان کمک و دعا کنید بدون جنگ باشد

1- قطعی بودن پایان عصر خامنه ای در ایران و در سال 91 خورشیدی از وجوه مختلف همپوشان و متداخلی حاصل می شود که شرح جزء بجزء و تک تک آنان مثنوی هفتاد من و تکرار مکررات است. بنابر این من فقط از مهمترین آن که مربوط است به نوع رویکرد باراک اوباما - بتبع او غرب و بتبع آن ها همۀ کشورهای مؤثر در مناسبات جهانی و به تبع آنان همۀ کشورهای جهان - نسبت به موضوع ایران و سید علی خامنه ای رهبر آن؛ اشارۀ کوتاهی می کنم و شرح و چگونگی ها را به روند بتدریج امور در این چهارچوب و به آینده وا می گذارم.

2- حال دنیا اصلاً خوب نیست. و در این موقعیت بدحالی دنیا، اوباما و امریکا و غرب و جهان؛ سیاستی را در ارتباط با ایران برخود تعریف و تحمیل کرده اند که راه بازگشتی نگذاشته اند. بدین معنی که حجمی از عملیات تحریم و تهدید و تبلیغات خطر خامنه ای را بصحنه آورده اند که نمی تواند پایانی غیر از پیروزی قطعی یکی از طرفین (جهان یا خامنه ای) داشته باشد. و اگر بدیهی بپنداریم که در مبارزۀ نابودی جهان یا خامنه ای پیروزی جهان محتمل یقینی است لذا چاره ای هم نداریم که نابودی خامنه ای را نتیجه بگیریم.

3- اول اینکه غرب به این نتیجۀ قطعی رسیده است که انتظار تغییر سیاست های جاری در ایران و در سطوحی پائینتر از خامنه ای امری عبث است و لذا نمی تواند مثلاً روی تغییر رییس جمهور و سایر مقامات کشورحساب و دلخوش کند با امید به تغییر سیاست های خطرناک ایران برای غرب و منافع جهان. دوم اینکه حجم پروژه های تحریمی که غرب و جهان علیه خامنه ای سر انداخته است و هر روز هم بیش از روز پیش و بسرعت در حال گسترش دادن آن است؛ نوعی و حجمی نیست که بتواند یکباره و بدون نتیجۀ ساقط کردن خامنه ای پایان بپذیرد. و دنیایی که در سخت ترین شرایط و بدحالی مدتی را به بازی گرفته شده است قانع بشود که حالا نشد پس بیایید بازی از نو. بعبارت دیگر حجم پروژۀ ضد خامنه ای در حال اجرای پیشروندۀ غرب که بزودی ممکن است که تا حد محاصرۀ دریایی ایران ارتقاأ پیدا کند از نوعی نیست که امریکا و غرب بتوانند بدون رسیدن به نتیجۀ حل بحران ایران از آن عقب نشینی کنند. زیرا که همۀ کشورهای جهان را اولاً درگیر این پروژۀ تحریم کرده اند و ثانیاً علت آن را بسیار خطرناک بودن خامنه ای معرفی کرده اند. و اگر وسط کار و بدون نتیجه عقب نشینی کنند پاسخی برای رفقا و دوستان و همراهان و همۀ دنیا نخواهند داشت.

4 - در ورژنی دیگر می توانم با این مثال توضیح بدهم که غرب خامنه ای را بدرست ویروسی خطرناک از نوع مسری مثل وبا و طاعون معرفی کرده است که مبارزه و نابودی آن از نان شب واجبتر است و اگر یونان گرسنه و ورشکسته و ژاپن آسیب دیده و جهان در رکود و بنزین و سوخت گران و ... نخواهند با "مبارزه برای نابودی این ویروس خطرناک" همراهی کنند کامیابی در میان نخواهد بود بلکه بنابودی خطرناک تر از آثار ورشکستگی و رکود خواهند رسید.

5- در موقعیتی دیگر امریکا و غرب با گسترش هژمونی اسلام سلفی عربستان در کشورهای عربی از سویی و در پایتخت های غربی از دیگر سو مواجه است؛ و عربستان پنهان نمی کند که همۀ دلارهای نفتی بی حسابش را نقد گذاشته برای بازپس گیری هویت عربی اسلام از دست خامنه ای رافضی و مجوس؛ و مستقیماً به غرب اخطار می کند که اگر موضوع خامنه ای پایان نیابد خودش دست بکار خواهد شد و نه تنها مصر و تونس و لیبی و یمن تازه دگرگون شده را به حاکمیت سلفیون جهادی بازآرایی خواهد کرد که حتی سوریۀ رفیق جانجانی خامنه ای را هم بدست افراطیون تندرور پیرو اسلام و مذهب افراطی القاعده ای خود خواهد بجنگ و فتح کشاند.

6- در سویی دیگر اما افکار عمومی ضد جنگ در غرب و میان رأی دهندگان غربی هستند که اوباما و امریکا و غرب را هول می دهند که هر چه سریعتر به اوضاع خطرناک پایان بدهند و اینان دیگر خیلی صبور نیستند مثل سال های قبل از این. لذاست که اوباما و غرب چاره ای ندارند جز اینکه موضوع ایران را در سال 91 مختومه کنند چه با سقوط طبیعی خامنه ای و چه با جنگ. زیرا که شما می دانید یکی از راه های پاسخ به ضد جنگ شروع خود جنگ است.

7- من اما امیدوارم که همۀ این سناریوی خطرناک در عمل، ولی با نتیجۀ قطعی سقوط خامنه ای؛ طوری پیش برود که ایران بدون جنگ و توسط نیک اندیشان ایرانی اعم از داخل دستگاه جمهوری اسلامی و خارج آن از ویروس خامنه ای پاکسازی شود و حکومت با آشتی با خودش اولاً؛ با مردم ایران ثانیاً؛ و با جهان و غرب ثالثاً رویه ای عقلانی و مدرن اتخاذ و با حذف قانونی خامنه ای و ایجاد شرایط آشتی ملی از فاجعۀ ملی جلوبگیرند. اما اینکه غرب و امریکا بتوانند بدون حل قطعی مشکلی که در ایران معرفی کرده اند و اینهمه سرمایه گذاری کرده اند و تا اینجا پیش آمده اند؛ برگردند و رو در روی رفیق و نارفیق بگویند: "خب رفقا نشد. فعلاً آتش بس می دهیم و همه بروند سر کسب و کار خود" نه. چون در چنین حالتی نه از امریکا و هژمونیش چیزی می ماند و نه کشورهای متضرر شده از این موش و گربه بازی حاضر می شوند در وقایع جهانی دیگر پاپیش بگذارند داوطلبانه! و ده ها دلیل ریز که می ماند برای فوت آخر کوزه گری! و کامنت دانی پروپیمانی که حتماً خواهیم داشت

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar