onsdag 6 juni 2012

خورشت قیمه، سپاه و مقاومت وا رفته!

مدتی است این بانک جرسی ها با آب و تاب مرگ و میر ناگهانی و بی دلیل بعضی از سرداران سپاه را در بوق می‌کنند! و یقینا به خیال خودشان می‌خواهند با این ترفند دیگر سرداران را از این بترسانند که، ببینید ماندن در کنار سدعلی از این عاقبت‌ها را دارد. و ممکن است روزی ایست قلبی به سراغ شما هم بیاید! چیزی که آقایان یادشان می‌رود برای خواننده تعریف کنند این است که مرگ در سنین 50 به بالا آن هم در بین مردها و خصوصا وقتی که طرف از سکته قلبی می‌میرد امری است بسیار عادی!
نگرانی و ناراحتی اصلی جرسی‌ها از این موضع سرچشمه می‌گیرد که چرا از این همه سردار جان برکف کسی به یاری جرسی‌ها نمی‌آید تا زودتر سر سدعلی را زیر آب کنند تا بلکه آقایون جرسی‌ها برگردند سرکار و زندگی خود در ایران!
جالب اینکه یک چیزی در همین حدود را هم سد علی آقا در نطقی بیان کرده‌اند البته با فرمول بندی متفاوت.
ایشان هم از وا دادن بعضی گویا نگران شده‌اند می‌فرمایند:
ما با ایستادگی و حرکت درست، جامعه را هم تشویق می کنیم و البته باید بدانیم این حرکت ملت ایران با خستگی و بی حوصلگی برخی افراد دچار تزلزل و انحراف نمی شود.
اینکه ایشان از “خستگی و بی حوصلگی برخی افراد” سخن گفته‌اند به این معنی است که ایشان هم نگران هستند که آن جوانان سابقاً سلحشور و امروز مردنی و ریغو یکی یکی بمیرند و یا از خستگی از میدان بدر بروند و سدعلی آقا را با ملت آماده قیام تنها بگذارند. چیزی که آقا یادشان رفته این است که این خستگی و مرگ بزودی گریبان خود حضرتش را هم خواهد گرفت. و اینها همه چیزی نیست بجز آثار آن همه خورشت قیمه نذری که آقایان چه سپاهی و چه آخوند و ملا و مفتی در این سالها (33 سال) شبانه روز خورده‌اند و حالا نوبت تقاص پس دادن این همه خورشت قیمه است!
پس می‌بینید که هر دوی این جریان چه جریان بانگ جرسی‌ها و چه جریان رهبر فرزانه هر دو بی دلیل نگران وادادن و خستگی و مرگ و میر بی دلیل هستند! چه اینها همه دلیل دارد و دلیل آن هم چیزی نیست بجز خورشت قیمه زیاد خوردن و رودل کردن، ایست قلبی و عاقبت هم مردن!

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar