ورود اعلام شده مهدی هاشمی، پسر اکبر هاشمی رفسنجانی از دبی به تهران، می تواند دریای سیاست در جمهوری اسلامی ایران را بار دیگر متلاطم کند.
از سه سال پیش که مهدی هاشمی، همزمان با ناآرامی های پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ از ایران خارج شد، منتقدان تندرو و اصولگرای اکبر هاشمی رفسنجانی با پیشگامی محمود احمدی نژاد، خواستار بازگشت مهدی هاشمی و محاکمه او به اتهام “نقش داشتن در القای ایده تقلب در انتخابات به میرحسین موسوی، ایقای نقش اصلی در آغاز و تداوم اعتراضات، حمایت های مالی غیرقانونی از آقای موسوی در جریان انتخابات، و فساد مالی” بودند.
محمود احمدی نژاد، چند ماهی است که از دشمنی و رویارویی با اکبر هاشمی رفسنجانی دست کشیده و این تجدید نظر در سیاست های پیشین خود را در جریان تغییر ریاست دانشگاه آزاد اسلامی آشکار کرد، اما دیگر منتقدان اکبر هاشمی رفسنجانی که عمدتا در نهادهای نظامی و امنیتی و قضایی تحت رهبری مستقیم آیت الله علی خامنه ای متمرکز شده اند، نه تنها با همان شدت و حرارت گذشته از ضرورت بازداشت و محاکمه مهدی هاشمی سخن می گویند، بلکه در اقدامی غیرمنتظره، فائزه هاشمی، دیگر فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی را شبانه برای اجرای حکم شش ماه زندان روانه زندان اوین می کنند.
فصل اول این پرونده سه ساله، امشب با ورود مهدی هاشمی به تهران بسته می شود. اما نخستین کلمات فصل دوم را چه کسی و با چه لغاتی خواهد نوشت؟
به نظر می رسد هواداران بازداشت مهدی هاشمی که کنترل قوه قضاییه، سپاه پاسداران و نهادهای امنیتی را در دست دارند، چاره ای جز بازداشت او نداشته باشند.
اما حتی اگر او بازداشت شود، پیش بردن این بازی و رسیدن به هدف احتمالی یعنی به حاشیه راندن هرچه بیشتر اکبر هاشمی رفسنجانی از عرصه سیاست، برای آنان چندان آسان نخواهد بود؛ به ویژه آنکه، اکنون دیگر کمتر کسی تردید دارد که سرنخ همه این حوادث به شخص آیت الله خامنه ای، و نه کسی دیگر از جمله محمود احمدی نژاد، می رسد.
بازگشت مهدی، بازداشت فائزه
بازگشت مهدی، بازداشت فائزه
در تمامی گزارش ها و مطالبی که در چند روز گذشته، همزمان با اطمینان یافتن از بازگشت مهدی هاشمی در سایت ها و رسانه های نزدیک به اصولگرایان تندرو منتشر شده، نه تنها نشانه ای از این موضوع که مهدی هاشمی به عنوان یک متهم، از سوی دستگاه های مسئول به کشور بازگردانده شده دیده نمی شود، بلکه حتی در باره اهداف و دلایل مهدی هاشمی برای بازگشت به ایران گمانه زنی هایی صورت گرفته و از جمله گفته شده است که او با اسم رمز”شاه کلید پروژه ۹۲” برای کلید زدن “فتنه ای تازه” در جریان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال آینده به ایران بازمی گردد.
به این ترتیب، ظاهرا داستان از این قرار است که مهدی هاشمی، در جایگاه متهمی که باید بلافاصله پس از ورود بازداشت و زندانی شود، خود داوطلبانه و نه تحت الحفظ به ایران بازگشته است.
در چنین وضعیتی، بازداشت شبانه فائزه هاشمی، بر پیچیدگی های این پرونده می افزاید و فرضیه های متعدد و حتی متناقضی را مطرح می کند.
فرضیه اول این است که تندروهایی که مخالفت با اکبر هاشمی رفسنجانی را از طریق اعمال فشار بر اعضای خانواده او دنبال می کنند، از بازگشت مهدی هاشمی به ایران خوشحال نیستند و ترجیح می دهند او همچنان در خارج از ایران باقی بماند و خود در داخل، به انتقادهای لفظی و تهدیدها و اعمال فشارها ادامه می دادند.
بازگشت مهدی هاشمی، آنان را در موقعیت دشواری قرار می دهد؛ زیرا اگر بازداشتش نکنند باید جواب انتظاراتی را که خود پدید آورده و یا به آن دامن زده اند، بدهند و اگر بازداشتش کنند، گام بعدی باید برگزاری دادگاه و ارایه اسناد و مدارک باشد؛ گامی که در صورت برداشته شدن می تواند به مهدی هاشمی فرصت و مجالی بدهد تا او نیز ناگفته هایی را به زبان آورد.
مهدی هاشمی
مهدی هاشمی
مهدی هاشمی در فرودگاه بین المللی تهران
پیش از این، رسانه های اصولگرایان تندرو دست کم در چهار مورد از بازگشت مهدی هاشمی به ایران خبر داده و همزمان در یک اقدام سازماندهی شده بر شدت حملات و تهدیدهای خود نسبت به او افزوده بودند.
فرضیه دوم اما می تواند ماهیت و جهتی کاملا متضاد فرضیه اول داشته باشد: مخالفان اکبر هاشمی رفسنجانی، بی صبرانه منتظر بازگشت مهدی هاشمی هستند و ناخرسند از اینکه او تا کنون چندبار بازگشتش را به تاخیر انداخته است.
در چنین شرایطی بازداشت خواهر مهدی هاشمی، می تواند به منزله نوعی گروگانگیری و اهرمی برای اعمال فشار به او برای بازگشت محسوب شود.
فائزه هاشمی، پیشتر به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به شش ماه زندان محکوم شده بود و بنابراین احضار او به زندان برای اجرای حکم از این قابلیت برخوردار بود که چیزی جز اجرای قانون معنا ندهد.
در این فرضیه، این گمان که مهدی هاشمی در پی نوعی توافق بین اکبر هاشمی رفسنجانی و آیت الله علی خامنه ای راهی ایران شد، می تواند به چالش کشیده شود و لایه تندرو مخالف آقای هاشمی رفسنجانی در عمل هر نوع توافق احتمالی در سطوح بالای قدرت را منتفی و بی اثر کند؛ چرا که آنها می توانند استدلال کنند که تنها حکمی قانونی را اجرا کرده اند.
فرضیه سوم، اما بیشتر از آنکه بر وضعیت فرزندان اکبر هاشمی رفسنجانی متمرکز باشد، جایگاه فعلی و آینده او را در ساختار قدرت در جمهوری اسلامی مورد توجه قرار می دهد.
از این چشم انداز، چند ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، نیروهای موثری که تمام و کمال با سیاست ها و رویکردهای آیت الله خامنه ای همسو نیستند، باید حذف و یا تا سر حد امکان به حاشیه رانده شوند.
بنابراین، بازداشت همزمان دو فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی، که در جریان ناآرامی های پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ از جمله کسانی بود که به دلیل حمایتش از مهدی کروبی و میرحسین موسوی، جزو “خواص بی بصیرت” رده بندی شد، می تواند او را در موقعیت دشوارتری قرار دهد، قدرت چانه زنی اش را کاهش دهد و مطالبات گسترده ترش برای تغییرات احتمالی در سیاست های جاری را کمتر سازد و در شرایطی مطلوب تنها به آزادی فرزندانش و رفع فشارها از خانواده اش محدود کند.
پایان بازی
پایان بازی
فارغ از هر دلیل و انگیزه ای که پشت سر بازگشت مهدی هاشمی بوده، او اکنون به ایران بازگشته است؛ اما آیا کسانی که در آرزوی بازگشت و محاکمه او بودند، آرزویشان را تحقق یافته می بینند؟
تحولاتی که در چند سال گذشته، پرده از ساختارهای حقیقی و حقوقی در جمهوری اسلامی برداشته و قدرت را برهنه تر از هر زمان دیگر در بیش از ۳۰ سال حکومت جمهوری اسلامی به نمایش گذاشته، اکنون مقتضیات و ویژگی های خود را به هر رویدادی تحمیل می کند و نشان خود را بر آن می گذارد.
در این بستر، دلایل و نشانه های اندکی در دست باقی می ماند تا بتوان استدلال کرد که بازداشت شبانه و نگهداری دختر اکبر هاشمی رفسنجانی و نیز تلاش برای بازداشت پسرش، بدون آگاهی و از آن مهم تر اجازه آیت الله خامنه ای ممکن و مقدور خواهد بود.
به گفته مسئولان منصوب آیت الله خامنه ای، او در همین چند ماه گذشته، روند رسیدگی قضایی در چند پرونده مهم از جمله پرونده رسیدگی به اتهامات مالی محمد رضا رحیمی، معاون اول محمود احمدی نژاد را متوقف کرده است.
تصویب و اجرای تصمیمات عمده در هر حوزه ای از سیاست خارجی گرفته تا اقتصاد، حتی اگر قرار باشد در چارچوب نهادهای قانونی تعریف شده مثل مجلس شورای اسلامی یا شورای عالی امنیت ملی گرفته شوند، منوط و مشروط به اجازه و توافق آیت الله خامنه ای است.
بنابراین، حتی اگر این فرض در نظر گرفته شود که شماری از اصولگرایان تندرو مخالف اکبر هاشمی رفسنجانی در پی اعمال فشار به او از طریق بازداشت فرزندانش هستند، مجاب کردن افکار عمومی نسبت به این مساله که آیت الله خامنه ای در خصوص نحوه برخورد با آقای هاشمی رفسنجانی و خانواده او نقشی بازی نکرده، بسیار دشوار خواهد بود.
همین داوری افکار عمومی، شاید بزرگ ترین سودی باشد که در این میان می تواند نصیب اکبر هاشمی رفسنجانی شود و به رغم برخی دشواری ها در کوتاه مدت، او را برنده اصلی این بازی در درازمدت معرفی کند؛ اگر چنین شود، آن گاه جنگ قدرتی که جریان دارد، به سود آن کس که اکنون بر مسند قدرت نشسته تمام نخواهد شد و اگر چنین نشود، آن گاه نام اکبر هاشمی رفسنجانی نیز به فهرست بلندبالایی از رهبران اولیه نظام اسلامی اضافه خواهد شد که در ۳۰ سال گذشته، از عرصه قدرت رانده شدند.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar