torsdag 13 december 2012

پشت صحنه انتشار فایل صوتی نیک آهنگ کوثر و مهدی هاشمی


 بازتاب، سرویس سیاسی: با گذشت سه روز از افشای فایل صوتی منتسب به مهدی هاشمی از سوی نیک آهنگ کوثر، می توان به بررسی این موضوع از زوایای مختلف پرداخت:
نخست از منظر اصالت: هرکس این صدا را بشنود، متوجه برخی ابهامات در آن می شود، البته این به معنای جعلی بودن کل فایل نیست. اما می تواند به معنای تحریف کردن مفهوم آن باشد، بخشهایی از این نوار احتمالا تقطیع شده است، چون صدا در مقاطعی نامفهوم است و در بخشهایی پرش دارد. همچنین احتمال جایگزینی بخشهایی از دیگر شنودهای مهدی هاشمی هم در این نوار وجود دارد.
ممکن است گفته شود این تقطیع و حذف و جایگزینی، مفهوم کلی و منظور مهدی هاشمی را تغییر نمی دهد. اما این احتمال قابل بررسی است. فرض کنید جمله کامل این گونه باشد: ما با بسیاری از کارهای رهبری مخالفیم، اما ایشان را به عنوان رهبر کشور قبول داریم، و قسمت دوم جمله از مکالمه حذف شود. گوینده از یک مخالف درونی نظام به یک برانداز تبدیل می شود. بنابراین برای قضاوت در مورد اصل مفهوم نوار باید نسخه قبل از دستکاری آن توسط نیک آهنگ کوثر یا کسانی که آن را از وی دریافت کرده اند، منتشر شود.
دوم:درباره محتوای نوار، صرف نظر از اصالت آن که اظهار نظر درباره آن برعهده نیک آهنگ کوثر و مهدی هاشمی است، بخش اصلی محتوای مطرح شده در آن، از منظر منتقدان داخلی مردود است. هرچند ممکن است مورد تایید اپوزیسیون نظام باشد.
واقعیت آن است که میزان اشتراک نظر دو طیف، از میزان توافقات آنها به دست می آید و طیف معتدل داخلی و اصلاح طلبان که هاشمی و خاتمی دو چهره شاخص آنها محسوب می شوند، بیش از آن که با اپوزیسیون براندازی نظیر سلطنت طلبها، منافقین، کومله یا دموکرات وسایر گروه های برانداز هم راستا باشند، با گروه های داخلی اشتراک نظر دارند و برای همین هم حضور در داخل کشور را انتخاب کرده اند و معتقدند اصلاحات در کشور باید در چارچوب ظرفیتهای قانونی نظام جمهوری اسلامی، به ویژه قانون اساسی صورت گیرد.
وجه تمایز سران معترضین، به ویژه میرحسین موسوی با براندازان نیز همین پایبندی به چارچوبهای نظام و قانون اساسی فعلی بود. بنابراین، محتوای این نوار در وضعیت فعلی مورد تایید و پذیرش منتقدان داخلی نیست.
سوم:اینکه چه کسانی از انتشار این فایل با وضعیت موجود سود می برند، پاسخ روشنی دارد و آن هم طیف افراطی داخلی هستند. چرا که از یک سو این سخنان قطعا مخالف با تحلیل و موضع جناح میانه رو در هر دو طیف اصولگرا و اصلاح طلب نسبت به شرایط کشور است، و از سوی اصلاح طلبان تندرو و اپوزیسیون نیز نسبت به این سخنان موضع مناسبی نگرفتند. چرا که از نگاه آنان، این نوع موضع گیری مرزبندی بین هاشمی و طیف اصلاح طلب داخلی با آنان را از میان می برد و نوعی تطهیر هاشمی از نقش داشتن در تاسیس و حفظ نظام جمهوری اسلامی محسوب می گردد که این طیف به دنبال براندازی آن است.
اما افراطیون داخلی که از سه سال قبل به دنبال پاکسازی داخل کشور از غیرخودی ها و هر تفکر معتدل و میانه رو بوده اند، از این سخنان استقبال شدیدی کردند، چرا که براساس تحلیل این طیف، اگر این نوع موضع گیری به پای هاشمی و اصلاح طلبان نوشته شود، زمینه حذف آنان از عرصه رسمی و جلوگیری از حضور فعال آنها فراهم می شود.
چهارم: نیک آهنگ کوثر به عنوان فردی که این مکالمه را برقرار می کند، را باید پاسخگوی اصلی در برابر انتشار این نوار دانست.
چرا که اولا وی تاکنون اظهار کرده که این مکالمه را به وکلای پرونده بوذری در کانادا داده و توسط آنان فاش شده، در حالیکه بوذری و وکلایش موضوع را تکذیب کرده اند و استدلالی که مطرح می کنند نیز قابل توجه است. آنان می گویند این اقدام نه تنها جذابیتی برایشان نداشته، بلکه به زیان مستقیم آنان در پرونده است.
از سوی دیگر این استدلال هم صحیح است که نیک آهنگ کوثر نیز از افشای این فایل – چه صحیح و چه دستکاری شده- متضرر می شود. چرا که اعتبار و اعتماد به وی، اکنون در رسانه های داخلی و خارجی از بین رفته است و به دلیل پیامدهای این اقدامش، ممکن است برای اقامت وی نیز مشکل ایجاد شود.
بنابراین باید طرف سومی این مکالمه را فاش کرده باشد که تا زمانی که نیک آهنگ کوثر خود اعلام نکند غیر از دادگاه، این مکالمه را به چه کسی ارائه داده، طبیعتا مسئولیت آن اقدام برعهده وی خواهد بود.
طبیعی ترین گزینه ای که به ذهن می رسد، این است که فردی که نیک آهنگ کوثر به سفارش وی با مهدی هاشمی تماس می گیرد و این گونه از او تحلیلهای رادیکال بیرون می کشد و برخلاف اظهار صریح خود که مکالمه خصوصی است، آن را ضبط می کند، اکنون این مکالمه را فاش کرده است.
این طرف سوم از یک سو مطمئن است که هویتش توسط نیک آهنگ کوثر فاش نمی شود، چون بیشترین ضربه را از این افشاگری خود نیک آهنگ دریافت می کند. از طرف دیگر نوعی مالکیت بر این نوارها دارد. چون احتمالا بابت آن پول یا امتیازی پرداخت کرده است و از بعد سوم، از افشای آن سود می برد که طبیعتا باید آن را در همان جریان افراطی داخل کشور جست.
اما این نکته به قوت خود باقی است که تنها شرایطی که می تواند مسئولیت نیک آهنگ کوثر را کاهش دهد، افشای هویت کسانی است که این نوار را در اختیار داشته و افشا کرده اند، نه دامن زدن به فرافکنی و اصرار بر تئوری های غیرمنطقی نظیر دادگاه کانادا.
پنجم:البته کسانی که اطلاعات وسیعتری درباره شرایط سیاسی ایران دارند، مطلعند از این نوع شنودها و نوارها به وفور درباره چهره های سیاسی و به ویژه منسوبان آنها وجود دارد، اما هیچ گاه نه تنها افشا نمی شود، بلکه حتی تبدیل به پرونده قضایی نیز نمی گردد. اما چرا این فایل چرا افشا شده است؟
واقعیت آن است که پس از بازگشت مهدی هاشمی به ایران و زندانی شدن وی، برخلاف تمایل جریانات افراطی، مشکلات زیادی برسر راه این جریانات ایجاد شد که نیاز به فضاسازی رسانه ای برای تمدید بازداشت وی دارند، از این رو نیاز به افشای اطلاعات جدیدی داشته اند که نمی توانستند منبع آن را شنود عنوان کنند. چون دو طرف مکالمه در خارج از کشور بوده اند و نمی توانسته اند آن را ضبط مکالمه از طرف منبع خود اعلام کنند. زیرا در این صورت مجبور بودند مسئولیت دیگر اقدامات افراطی نیک اهنگ کوثر علیه نظام و رهبری را هم بپذیرند و برای همین اطلاعات پنهان را به اطلاعات آشکار تبدیل کرده اند تا بدون پذیرش مسئولیت ارتباط با نیک آهنگ کوثر، بتوان با فشار به دستگاه قضایی، آن را در پرونده مورد استفاده قرار داد.

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar