آن طور که وبسایت سحامنیوز نقل قول کرده، اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگو با شماری از استانداران دوران ریاست جمهوری خود و محمد خاتمی گفته است که آقای خامنهای دیگر به او اعتماد ندارد و سپاه پاسداران هم نبض اقتصاد، و سیاست خارجه و داخله را در دست گرفته و به کمتر از کل کشور راضی نیست.
مهدی مهدوی آزاد روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در آلمان درباره این اظهارات منتسب به اکبرهاشمی رفسنجانی به رادیو فردا میگوید:
گفتوگوی فریدون زرنگار با مهدی مهدوی آزاد درباره اظهارات منتسب به هاشمی
مهدی مهدوی آزاد: «آقای هاشمی تا قبل از انتخابات سال ۸۸، هر سه شنبه یک شام کاری با آیت الله خامنهای داشت که بعد از درگیریهای سال ۸۸ به یک هفته در میان تغییر کرد.
آخرین دیداری که بین آیت الله خامنهای و آقای هاشمی صورت گرفت سهشنبه هفته گذشته بود که بعد از حدود یک ماه بین آن دو دیداری صورت نگرفته بود.
قبل از آن آقای هاشمی در یک مصاحبه گفته بود که من باید با رهبری دیدار کرده و نظرات خودم را اعلام کنم.
آقای هاشمی همیشه مرد مجادلات و چانهزنیهای پشت صحنه بوده است.»
یعنی شما میگویید که در ملاقات هفته گذشته مذاکرات پشت صحنه این دو سیاستمدار به بنبست رسیده است؟
«متاسفانه این طور به نظر میرسد. حرفهایی که آقای هاشمی در مورد آیتالله خامنهای زده است، یعنی برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی آمده و گفته است که “من آقای خامنهای را از مشهد آوردم” یا اینکه گفته است که “نگاه آقای خامنهای با من یکی نیست و شرایط فعلی را یکی میداند” و اینکه گفته است “آقای خامنهای به من اعتماد ندارد”، همه اینها بدون شک بیسابقهترین حرفهای آقای هاشمی رفسنجانی در مورد روابطش با آیت الله خامنهای است.
این سخنان به نظر من نقطه عطفی در رابطه آیتالله هاشمی با آیت الله خامنهای است.
حتی اگر دفتر آقای هاشمی یا خودشان بنا بر ملاحظاتی این مصاحبه را تکذیب کنند، اما بدون شک ما میتوانیم بگوییم که آقای هاشمی با این مصاحبه اعلام کرده است که دیگر هیچ نقشی در آینده ایران ندارد و کاری نمیتواند بکند.»
حتی اگر دفتر آقای هاشمی یا خودشان بنا بر ملاحظاتی این مصاحبه را تکذیب کنند، اما بدون شک ما میتوانیم بگوییم که آقای هاشمی با این مصاحبه اعلام کرده است که دیگر هیچ نقشی در آینده ایران ندارد و کاری نمیتواند بکند.»
با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری، چه ارتباطی میشود بین این موضعگیری و انتخابات متصور شد؟
«از مدتها قبل همه ما میگفتیم که نه خاتمی کاندیدا خواهد شد و نه هاشمی و اگر هم کاندیدا بشوند و با حکم حکومتی صلاحیتشان تایید بشود، بر اساس مهندسی سپاه شانسی برای پیروزی در انتخابات نخواهند داشت.
اما در عین حال کسانی در داخل ایران با نگرشهای اصلاحی هستند که تلاشهای زیادی میکنند و هزینههای بسیاری هم میپردازند، اینها فشارهای زیادی میآوردند که خاتمی یا هاشمی را به عنوان کاندیدا روانه بازار انتخابات کنند.
حرف آقای هاشمی به اضافه حرف هفته گذشته آقای خاتمی در دیدارهای نوروزیاش عملا نقطه پایانی بر این برداشتهاست به این معنا که ما دیگر شاهد حضور هاشمی و خاتمی نخواهیم بود و جریان منتقد دولت و یا منتقد آیتالله خامنهای به یک بن بست جدیتر از گذشته وارد شده است.»
یعنی آقای خامنهای در واقع تصمیم خودش را گرفته است که بدون اصلاحطلبان وارد صحنه انتخاباتی بشود؟
«قطعا آقای خامنهای تصمیم خودش را گرفته است تا بدون اصلاحطلبان وارد شود.
شاید حضور اصلاحطلبان صوری مثل عارف یا کواکبیان را به عنوان هیزمی برای گرم کردن تنور انتخابات داشته باشیم ولی قطعا یک رقابت جدی حتی بین اصولگرایان بر سر انتخابات ایجاد نخواهد شد.
شاید حضور اصلاحطلبان صوری مثل عارف یا کواکبیان را به عنوان هیزمی برای گرم کردن تنور انتخابات داشته باشیم ولی قطعا یک رقابت جدی حتی بین اصولگرایان بر سر انتخابات ایجاد نخواهد شد.
حرفهای آقای هاشمی هم اتفاقا تاییدی بر این مدعاست و نشان میدهد که آقای هاشمی هم به این نتیجه رسیده است که آیت الله خامنهای مصمم و با برنامهریزی قبلی و به قول آقای سعیدی- نماینده آیت الله خامنهای در سپاه- با مهندسی انتخابات وارد کارگزار انتخابات شده است.»
آقای رفسنجانی اما تنها مسئله اختلافش با آقای خامنهای را مطرح نکرده است بلکه روی انتقادش از سوی دیگر متوجه سپاه هست. به نظر شما چرا؟
«به نظر میرسد این بخش از حرفهای آقای هاشمی با بقیه سخنانش متفاوت است. این بخش از حرفهای آقای هاشمی به نوعی دفاع از خودش محسوب میشود.
همیشه در محافل آنهایی که با ساختار سیاسی ایران و تحولات سه دهه اخیر آشنا بودهاند این مسئله مطرح بوده است که اساسا ورود نیروهای مسلح و سپاه پاسداران به بحث فعالیتهای اقتصادی توسط خود آقای هاشمی مطرح شده است.
هم ورود وزارت اطلاعات و هم ورود سرداران سپاه به بحث سازندگی به آیتالله هاشمی نسبت داده میشود.
اینجا در واقع آقای هاشمی از خودش دفاع کرده است. آن چیزی که ایشان گفته است دقیقا این است که ما در آن زمان از امکانات مهندسی سپاه در حوزههایی مثل راهسازی استفاده میکردیم، اما اکنون دیگر وضعیت تغییر کرده و سپاه همه چیز را بلعیده و به کمتر از کل کشور راضی نیست.
این اظهارات آقای هاشمی به نظر من نوعی دفاع ایشان از عملکرد گذشته خودشان است.»
با همه این تفاسیر از این گفتهها چه پیامدی میشود برای آقای هاشمی متصور شد؟
«نمیتوانند آقای هاشمی را مثل میرحسین موسوی و کروبی و یا مثل آیتالله منتظری به سادگی حذف کنند و نه میتوانند مثل منتقدان و فعالان ملی – مذهبی به زندان بیاندازند و یا حتی مثل اعضای کانون نویسندگان به دره بیاندازند و او را بکشند.
به هر حال آقای هاشمی وزنه سنگینی است و همچنان در کشور حضور خواهد داشت. محدودیتها و فشارها بر ایشان روز به روز بیشتر خواهد شد. همان طور که هفته پیش شاهد این بودیم که رئیس ستاد ائمه جمعه به صراحت اعلام کرد که بحث حضور هاشمی دیگر در نماز جمعه برای همیشه منتفی شده است.
بنابر این روز به روز همان طور که قبلا نماز جمعه را از او گرفتند، دانشگاه آزاد را از وی گرفتند، ریاست مجلس خبرگان را از او گرفتند، این چند سنگر و کرسی باقیمانده را هم به تدریج و بر اساس تحولات روز از او خواهند گرفت و یا اینکه او را بیش از گذشته به یک شیر بییال و دم اشکم تبدیل خواهند کرد.»
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar