به نظر می رسد قرار است این بار سرنوشت ریاست جمهوری بعدی، بیش از صندوقهای رای، در آرایش سیاسی تعیین شود.مهندسان ائتلاف 2+1 تصور می کنند در غیاب اصلاح طلبان اگر بتوانند کاندیدای مورد نظر خود را از درون ائتلاف معرفی کنند، عملا راه همواری برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری خواهد داشت؛ چرا که رقبای اصلیش از طریق ائتلاف حذف شده اند و کاندیدای درجه دو یا سه اصلاح طلب نیز چندان خطری برای او نخواهد بود.
با گذشت هشت سال از تجربه تلخ ائتلاف اصولگرایان، چهره های این جناح در حال تکرار این تجربه در قالب ائتلاف 2+1 هستند.
با گذشت هشت سال از تجربه تلخ ائتلاف اصولگرایان، چهره های این جناح در حال تکرار این تجربه در قالب ائتلاف 2+1 هستند.
به گزارش خبرنگار «بازتاب»، هشت سال قبل و از حدود 9 ماه مانده تا نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، جناح راست سابق و اصولگرای فعلی تصمیم گرفت برای ایجاد وحدت در مقابل اصلاح طلبان دست به ائتلاف بزند.
در چارچوب این ائتلاف، شورای هماهنگی نیروهای انقلاب همایش انتخاباتی ترتیب داد و در این همایشها اقدام به نظرسنجی از اعضای خود نمود.
تنها غایب کاندیداهای اصولگرا در این همایش، محمود احمدی نژاد بود که با غیبت خود زمینه انشعاب از شورای هماهنگی نیروهای انقلاب را فراهم کرد.
همان گونه که پیش بینی می شد، کاندیدای مورد نظر شورای هماهنگی نیروهای انقلاب علی لاریجانی، رئیس وقت صداوسیما بود، و در حالی که این موضوع اعلام شد، محسن رضایی میثاق کاندیداهای اصولگرای خارج از شورای هماهنگی نیروهای انقلاب را تئوریزه کرد و پس از آن، 4 کاندیدا از 5 کاندیدای اصولگرا، این شورا را دور زدند و در منزل احمد توکلی که آن روزها مبتلا به کمر درد شده بود، گرد آمدند.
محمدباقر قالیباف، محسن رضایی، احمد توکلی و محمود احمدی نژاد میثاق نامه چهارنفره ای را امضا کردند که طبق آن در آستانه انتخابات، همه باید به نفع کسی که رای بیشتری در نظرسنجی ها داشت، کنار می رفتند.
در این میان، علی اکبر ولایتی نیز که اظهار کرده بود در صورت کاندیداتوری هاشمی انصراف خواهد داد، به گفته خود عمل کرد، و احمد توکلی نیز به سود محمدباقر قالیباف کنار رفت تا اصولگرایان با 4 کاندیدا وارد انتخابات شوند.
محسن رضایی نیز در دو روز مانده به انتخابات، پس از آنکه محمود احمدی نژاد را به عنوان معاون اول خود در صورت پیروزی اعلام کرد، در پاسخ به آنچه که توصیه مراجع تقلید برای وحدت اعلام کرد، انصراف داد و آرای اصولگرایان بخشی به سوی هاشمی رفت و مابقی در سبد 3 کاندیدای باقی مانده: احمدی نژاد، قالیباف و لاریجانی تقسیم شد.
اکنون بعد از هشت سال مجددا آن سناریو در حال ظهور است؛ با این تفاوت که دیگر اردوگاه اصولگرایان انسجام سابق خود را از دست داده و فرماندهی واحد ندارد و به جای شورای هماهنگی نیروهای انقلاب، کاندیداها مستقیما به سراغ مدل میثاق یا ائتلاف رفته اند.
حضور سه چهره یعنی غلامعلی حداد عادل، محمدباقر قالیباف و علی اکبر ولایتی در این ائتلاف نشان می دهد که این ائتلاف برخلاف میثاق چهار نفره، دارای مهندسی مشخصی است.
قالیباف و حداد عادل دارای سبد رای مشترک و حامیانی مشابه درنهادهای تاثیرگذار نظام هستند و از این رو از ابتدا عدم رقابت آنان با یکدیگر قابل پیش بینی بود، اما افزوده شدن ولایتی به این ائتلاف، نشان می دهد مهندسی صورت گرفته برای طراحی ارایش سیاسی انتخابات 1392، پیچیده تر از انتخابات 1384 است.
با بروز زمزمه هایی مبنی بر افزوده شدن سایر کاندیداهای جدی اصولگرا نظیر محسن رضایی و پورمحمدی به این ائتلاف و حتی ده نفره شدن آن، به نظر می رسد قرار است این بار سرنوشت ریاست جمهوری بعدی، بیش از صندوقهای رای، در آرایش سیاسی تعیین شود.
مهندسان ائتلاف 2+1 تصور می کنند در غیاب اصلاح طلبان اگر بتوانند کاندیدای مورد نظر خود را از درون ائتلاف معرفی کنند، عملا راه همواری برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری خواهد داشت؛ چرا که رقبای اصلیش از طریق ائتلاف حذف شده اند و کاندیدای درجه دو یا سه اصلاح طلب نیز چندان خطری برای او نخواهد بود.
در این میان سکوت قالیباف در مورد این ائتلاف به رغم عضویت وی، نشان می دهد همراه شدن شهردار تهران با این جریان، از سر رضایت نبوده است و گویی قالیباف می داند قرار نیست نام او از ائتلاف خارج شود؛ علی اکبر ولایتی نیز موقعیتی مشابه دارد و فاقد پشتوانه و روحیه مبارزه لازم است و از این رو به نظر می رسد ائتلاف کاندیداهای اصولگرا را می توان ائتلافی مهندسی شده برای معرفی حداد عادل دانست و شاید اشاره محسن رضایی به اینکه ائتلاف نباید برای من باشد، بلکه برای کشور باشد، طعنه ای به این مهندسی محسوب شود و نامگذاری آن به 2 (قالیباف و ولایتی) به علاوه 1 (حداد عادل) نیز به همین مورد اشاره دارد.
در مجموع می توان گفت، سیاست ائتلاف مهندسی شده و افزودن چهره های رده دو سه به عنوان کاندیدای اصولگرا که در نهایت به نفع حداد عادل کنار بروند، بازتولید تجربه ای در هشت سال پیش است که نتیجه آن احمدی نژاد شد.
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar