lördag 5 januari 2013

تفاوت رسوایی اخلاقی مجری مشهور سیما و مجریان بی بی سی و صدای آمریکا


اغفال یک دختر شاید قابل صرف نظر کردن بود، اما زمانی که این موضوع به چندمورد می رسد، دیگر نمی توان از آن صرف نظر کرد و همچنان این فرد را بعنوان سمبل مراسم دینی در رسانه ملی طرح کرد، بویژه آنکه این موضوع به چند مورد ضرب و جرح میان خانمهای قربانی این مجری در فرودگاه و منزل منجر گردیده است
در حالی که بخش های خبری صداوسیما با آب و تاب به رسوایی های اخلاقی واقعی و جعلی در مورد مجریان شبکه های ماهواره ای می پردازند، با وجود صدور حکم دادگاه درباره رسوایی اخلاقی مجری مشهور صداوسیما(فرزاد جمشیدی)، همچنان به وی آنتن زنده، آن هم در برنامه های مذهبی داده می شود.
به گزارش خبرنگار “بازتاب”، از آغاز طرح موضوع رسوایی یکی از مجریان مشهور صداوسیما، اطلاعات موثق و مستند آن در اختیار بازتاب قرار گرفت، اما روش “بازتاب” در خودداری از ورود به حریم خصوصی افراد و همچنین دامن زدن به ناهنجاریهای اخلاقی و تشیع فاحشه، موجب شد تا از ورود به این موضوع خودداری شود، اما اصرار صداوسیما بر گذاشتن پربیننده ترین برنامه های مذهبی تلویزیونی در اختیار این فرد، با وجود صدور حکم دادگاه و اطلاع افکار عمومی از آن، از مواردی است که نمی توان نسبت به آن سکوت کرد.
اغفال دختران جوان با استفاده از وجهه مذهبی فرد، اگر در یک مورد اتفاق می افتاد و مجرم اقدام به توبه می کرد، شاید قابل صرف نظر کردن بود. اما زمانی که این موضوع به چند مورد می رسد که دست کم سه مورد آن در محاکم قضایی در حال پیگیری است، دیگر نمی توان از آن صرف نظر کرد و همچنان این فرد را به عنوان سمبل مراسم دینی، در رسانه ملی طرح کرد، به ویژه آنکه این موضوع به چند مورد ضرب و جرح میان خانمهای قربانی این مجری در فرودگاه و منزل منجر گردیده است.
حتی زمانی که حکم این دادگاه از طریق خبرگزاری های رسمی کشور اعلام شده است، بلافاصله روز بعد، پربیننده ترین برنامه تلویزیونی در شبکه اول سیما در اختیار این فرد گذاشته شد که می تواند به منزله متهم کردن دیندارن به این گونه مفاسد اخلاقی تلقی شود.
به راستی زمانی که صداوسیما از طریق گوناگون اقدام به افشای مفاسد اخلاقی کارکنان شبکه های ماهواره ای می کند یا عکسهای خصوصی خانواده منتقدان را بدون حجاب منتشر می کند، چه توجیهی برای لاپوشانی این رسوایی اخلاقی دارد؟
مسوولان صداوسیما که ارتقای فرهنگ دینی مردم از رسالت های اصلی آنهاست،آیا نمی فهمند با این اصرار بر معرفی اغفال کننده دختران جوان به عنوان ویترین مراسم دینی، در افکار عمومی چه تصوری از مومنین و متدینین، بوجود می آید؟
این چه تدبیری است که موجب می شود رافت اسلامی و ستارالعیوبی، فقط شامل حال مفسدین و منحرفین شده و دیگران مورد هتک حیثیت قرار گیرند؟
آیا مسئولان رسانه ملی تصور می کنند همه مجریان و کارکنانشان که دربین آنها بسیاری از افراد پاکدامن وجود دارند، این اندازه فساد اخلاقی دارند که حتی حاضر نیستند این مجری را تا اطلاع ثانوی ممنوع التصویر کرده و از فرد دیگری استفاده کنند؟
آیا این اندازه مفاسد اخلاقی به اندازه یک انتقاد کوچک از احمدی نژاد مهم نیست؟ چرا که برای آن محبوبترین مجریان ممنوع التصویر می شوند، اما برای این، تشویق می گردند.
اگر مدیریت رسانه ملی بر این روش خود در حمایت از افراد فاسد و منحرف اصرار دارد، پیشنهاد می کنیم بخشی از بودجه تبلیغ علیه اسلام و تشیع که توسط آمریکا و اسرائیل تامین می شود را به سازمان صداوسیما اختصاص دهند تا هم جبران کمبود بودجه ناشی از تحریم نفت شده باشد و هم زحمات این سازمان در تبلیغ علیه دین و بدنام کردن اسلام بی اجر نماند.

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar